نوشته شده توسط : Dr. Dalake

رشد روحی کودک از وقتی که به دنیا می‌آید تا زمانی که به درجه انسان کامل می‌رسد، دارای مراحلی است که رسیدن به نقطه اوج آن بدون گذر از مراحل پایین‌تر ناممکن است. پدران، مادران و مربیان اگر مراحل رشد و توانایی کودکان را به صورت کامل و درست بشناسند، در تربیت فرزند بهتر می‌توانند عمل کنند. عدم شناخت مراحل رشد کودک سبب افراط یا تفریط در تربیت می‌شود که هر یک از این دو، آثار ناگواری بر جای خواهد گذاشت که جبران این آثار، گاهی غیرممکن است.
باید با توجه به مراحل رشد عاطفی، درخواست‌ها و نیازهای کودک را در نظر گرفت. مثلا توجه: به او، نیاز او به محبت اشباع می‌کند. پس مادران باید توجه داشته باشند حضور آنان و تماس بدنی با کودک به او آرامش و احساس امنیت می‌دهد و آسایش روحی سبب رشد هر چه بهتر کودک می‌شود.
البته پدران نیز همانند مادران باید بدانند که کودک، علاوه بر مادر و محبت او، به پدر و رابطه با او هم نیاز دارد و کمبود احساس محبت از سوی پدر برای او پیامد مناسبی نخواهد داشت و قطعا امنیت روحی و آسایش خاطر او را به هم می‌زند. بنابراین پدر و مادر باید همراه و همگام با یکدیگر در رشد و ارتقای سطح فهم و تربیت کودکشان تلاش نمایند. والدین باید توجه داشته باشند که در برخورد با فرزند باید صبر و حوصله بیشتری داشته باشند. مثلا وقت‌هایی او بهانه‌ای می‌گیرد، باید با صبر و حوصله پاسخ او را داد و در آرامش و تامین امنیت روحی او کوشید. باید از بروز حسادت وی جلوگیری کرد و با دادن مسئولیت‌هایی در حد توان وی، حس مسئولیت انجام کارها را در او زنده ساخت.


جامعه‌ای که به سلامت جسم و روان اعضای خود توجه می‌کند، ضمن عدم صرف هزینه‌های سرسام‌آور درمانی، انسان‌هایی سالم نیز پرورش می‌دهد که موجب رشد فردی و اجتماعی خواهد شد. از جمله ویژگی‌های فردی که از سلامتی روانی برخوردار است، عبارتند از:
1- قابلیت ایجاد روابط موزون و هماهنگ با دیگران
2- حل تعارض‌های هیجانی و تمایلات شخصی
3- تغییر و اصلاح محیط اجتماعی پیرامون
بر اساس آمارهای موجود تمام مشکلات و معضلات فردی و اجتماعی همگی ناشی از رفتارها و روش‌های غلط زندگی است. بنابراین همان قدر که سلامت جسم اهمیت دارد، به همان نسبت سلامت روان نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. پس باید راه‌کارهای صحیح زندگی را در پیش بگیریم.

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-شناخت رشد روحی کودک



:: برچسب‌ها: رفتار کودک , روانشناسی ترس , مشاوره کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 409
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 دی 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

کودک و رقابت
معمولا کودکان در سن 6 تا 8 سالگی در همه چیز با یکدیگر رقابت می‌کنند. البته بعضی از کودکان ذاتا رقابت‌طلب‌تر از دیگران هستند و گاهی هم برای این کار دست به کارهای جالب و خنده‌دار می‌زنند. این رقابت زمانی بروز می‌کند که کودکان می‌بینند بچه‌های هم سن و سالشان چه کارهایی انجام می‌دهند و خود را با آن مقایسه می‌کنند و تلاش می‌کنند که به آنها برسند. از طرفی رقابت می‌تواند کودک را برای رسیدن به موفقیت ترغیب کند و از طرفی دیگر حس همدردی، کارهای گروهی و اعتماد به نفس کودک را تقویت کند. گاهی بسیاری از کودکان وقتی در یک بازی بازنده می‌شوند، از شدت عصبانیت منفجر می‌شوند و گریه می‌کنند، از این رو برای برنده شدن گاهی تقلب می‌کنند. آنها حتی برای برنده شدن ممکن است قوانین بازی را نیز تغییر دهند.

پرخاشگری و کودک
بهتر است قبل از آن‌که در مورد پرخاشگری کودکان سخن بگوییم، به این سوال پاسخ دهیم که آیا پرخاشگری ستیزه‌جویی، غریزی است؟ در پاسخ باید گفت که رفتار ستیزه‌جویانه در همه انسان‌ها به چشم می‌خورد و این تصور را پیش می‌آورد که خاستگاه و زیربنای ستیزه‌خویی انسان، در دوران‌های بسیار قدیم پایه‌ریزی شده باشد. در مورد این‌که ستیزه‌خویی، کششی غریزی و مادرزادی است، یا آن‌که اصلا غریزی نیست و صرفا واکنشی در برابر محیط خارجی است، بحث فراوان است. بسیاری قبول دارند که نوزاد از بدو تولد قابلیت ستیزه‌خویی دارد و روان‌کاوان متخصص کودکان، مدعی هستند که حتی نوزادان نیز از تخیلات نابودگرانه و وحشت‌زا خوششان می‌آید. بخشی از این تخیلات ناشی از ستیزه‌جویی ذاتی است.
البته با وجود این‌که ممکن است حالت‌هایی مادرزادی برای ستیزه‌خویی وجود داشته بشد، اما انسان می‌تواند با ایجاد محیط مناسب برای فرزندانش؛ یا اگر این راه نشد، با تحت روان‌کاوی قرار دادن آنها، از آن رهایی یابد. اسکات در کتاب ستیزه‌خویی در این‌باره می‌گوید: «می‌توانیم این نتیجه را بگیریم که چیزی مانند «غریزه ستیزه» به مفهوم نیروی پیش‌برنده درونی و نیازمند ارضاء، وجود ندارد، اما مکانیزم فیزیولوژیکی درونی‌ای وجود دارد که فقط هنگامی که تحریک شود، ایجاد ستیز می‌کند. در بسیاری از شرایط واقعی شاید این تفاوت مهم نباشد، اما امیدواریم که به نتیجه‌گیری نهایی در مورد کنترل ستیزه‌خویی منجر شود. این مکانیزم فیزیولوژیکی درونی خطرناک است، اما به وسیله عوامل خارجی می‌توان آن را تحت کنترل درآورد.»

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-رفتارهای عمومی کودک



:: برچسب‌ها: تربیت کودک , رفتار کودک , روانشناسی ترس ,
:: بازدید از این مطلب : 366
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 دی 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

همه انسانها بدون شک شاهد طلاق در خانواده خود، دوستان و آشنایان بوده‌اند، این امر در مذاهب مختلف و از نظر عرف جامعه مورد نکوهش قرار گرفته و اغلب خانواده‌ها هم به علت پایبند بودن به این دو مسئله بعد از یک ازدواج نامطلوب همه تلاش خود را می‌کنند تا تن به طلاق ندهند.

طلاق همیشه نقل گپ و گفت خانواده‌ها بود خصوصا خانواده‌های که دارای مشکلات زناشویی می‌باشند، و بزرگترهای خانواده و حتی خود زناشو فقط به مسئله این که امر طلاق در جامعه انعکاس بدی دارد می‌اندیشند و غافل از آن هستند که یک زندگی که دائم در حال جدال هست بیشترین آسیب را به خود آن خانواده می‌رساند و از نظر رفتاری باعث می‌شود که بهداشت روانی جامعه به خطر بیفتد.

در خانواده‌های که جدال و جنجال است، اگر آنها دارای فرزند نباشند خودشان همیشه با روان آشفته وارد یک جامعه می‌شوند و گاهی به علت جدال‌های خانوادگی آنچنان مشکل روحی و روانی پیدا می‌کنند و این حالت خود را در محیط کار و اجتماع ناخواسته انعکاس می‌دهند و اگر هم دارای فرزند باشند اولین آسیب به کودک می‌رسد، زیرا او در یک محیطی ناآرامی روحی و روانی قرار دارد و از محبت، عشق و علاقه‌ای که باید در خانواده حاکم باشد محرم می‌باشد و نمی‌تواند اوقات خوبی را با والدین خود داشته باشد.

والدین باید بدانند آسایش فرزند اولویت‌دار می‌باشد و آنها باید زمانی تصمیم به داشتن فرزند بنمایند که از هر نظر آمادگی داشته باشند و اگر زمانی که آنها دارای فرزند هستند و زندگی زناشویی آنها به شدت مشکل‌دار شده و تحمل یکدیگر را ندارند هرگز نگویند به خاطر فرزندانمان باید زیر یک سقف زندگی کنیم آنها خواسته یا نخواسته زمانی که زیر آن سقف فرضی خود هستند برای تربیت کودک باید بدانند بیشترین آسیب را به او می‌رسانند. در درجه اول آنها باید با یک مشاور خانوادگی صحبت بکنند و اگر تایید شده که آنها واقعا به بن‌بست رسیده‌اند دیگر زندگی پر از جنجال را ادامه ندهند زیرا باعث آسیب‌های روحی و روانی بسیار زیاد در کودک می‌شوند و دائما روح و روان حساس کودک سائیده می‌شود و او هم تبدیل به یک آدم پرخاشگر می‌شود، و کمبودهای محبتی را که در خانواده دارد سعی می‌کند در جامعه به صورت ناهنجار جبران نماید.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-با طلاق به کودک آرامش دهید!



:: برچسب‌ها: روانشناسی ترس , مشاوره طلاق , مشاوره کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 487
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 آذر 1399 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 199 صفحه بعد